حیدر مستخدمینحسینی*
فناوری و دسترسی به آن یکی از شاخصهای اساسی توسعه اقتصادی است و از همین روست که مبادله تجاری آن به یکی از موضوعات عمده تجارت بینالملل تبدیل شده است. انتقال موفق فناوری نیاز به شناخت اهداف صنعت، منابع تکنولوژی، نحوه ابداع و نحوه انتقال، روشهای انتقال، فاکتورهای تاثیرگذار، نحوه جذب و نحوه توسعه آن دارد. قراردادهای انتقال فناوری به دلیل وسعت دامنه و پیچیدگی موضوعشان و شرایط مختلفی که در آنها پیشبینی میشود، از ویژگیهای خاصی برخوردار هستند. قرارداد انتقال فناوری درحقیقت یکی از قراردادهایی است که در آن صاحب فناوری که «قرارداددهنده» نامیده میشود، فناوری موضوع قرارداد را با شرایط تبیینشده در قرارداد به مدت معین به طرف مقابل که «گیرنده» نامیده میشود منتقل میکند. بهطور کلی هشت نوع قرارداد انتقال فناوری وجود دارد:
۱- خرید حق اختراع (یا سایر حقوق مالکیت صنعتی): یکی از سادهترین شکلهای انتقال فناوری خرید کامل حقوق انحصاری مربوط به یک اختراع ثبتشده از مالک آن است. وقتی تمامی حقوق انحصاری یک اختراع ثبتشده بدون هیچگونه محدودیت زمانی یا دیگر شرایط از سوی مالک آن اختراع ثبتشده به فرد یا شخص حقوقی دیگر منتقل میشود، میگویند این حقوق واگذار شده است. این شیوه واگذاری در قوانین بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده است. این روش همچنین در مورد واگذاری حقوق انحصاری مربوط به نمونههای اشیای مصرفی طرحهای صنعتی و علائم تجاری و دیگر انواع مالکیتهای صنعتی استفاده میشود.
۲- قرارداد پروانه بهرهبرداری (لیسانس): دومین شیوه حقوقی از طریق پروانه بهرهبرداری است. یعنی صدور مجوز از سوی مالک یک اختراع ثبتشده به فرد یا شخص حقوقی دیگر در یک کشور و برای دوره زمانی اعتبار حقهای مربوط به آن اختراع برای اجرای یک یا چند عملی که به وسیله حقوق انحصاری مربوط به حق اختراع ثبتشده مورد نظر در آن کشور پوشش داده میشوند. وقتی که این اجازه صادر میشود «پروانه بهرهبرداری» اعطا شده است. یادآوری میشود که اقدامات موصوف ساختن یا استفاده از محصولی است که شامل آن اختراع یا ساختن محصولاتی به وسیله فرآیندی است که شامل آن اختراع میشود، یا استفاده از فرآیندی است که آن اختراع را در بر میگیرد. مفهوم «پروانه بهرهبرداری» (لیسانس) نیز در قوانین بسیاری از کشورها به رسمیت شناخته شده است. این روش در مورد انواع دیگر مالکیتهای صنعتی هم مورد استفاده قرار میگیرد.
۳- قرارداد دانش فنی: سومین روش از روشهای سهگانه اصلی حقوقی برای انتقال و به دست آوردن فناوری به دانش فنی مربوط میشود. در صورتی که شروط مربوط به دانش فنی در یک نوشته یا سند مجزا و متمایز ارائه گردد آن سند یا نوشته معمولا «قرارداد دانش فنی» نامیده میشود. از طریق چنین شروطی یک طرف یعنی عرضهکننده دانش فنی، متعهد میشود تا دانش فنی را برای استفاده به طرف دیگر یعنی گیرنده دانش فنی، انتقال دهد. دانش فنی ممکن است به شکل ملموس انتقال داده شود. اسناد، عکسها، نقشهها (اوزالید)، کارتهای رایانهای و میکروفیلم در میان سایر موارد نمونههایی از شکلهای ملموس هستند. مثالهایی از دانش فنی که ممکن است در چنین شکلهایی منتقل شوند، عبارتند از: نقشههای مهندسی ساختمان یک کارخانه، طرحهای جانمایی تجهیزات در کارخانه، ترسیمات یا نقشههای اوزالید ماشینآلات، فهرستهای قطعات منفصل، کتابچههای راهنما یا دستورالعملهای به کارگیری ماشینآلات یا مونتاژ قطعات، فهرستها و مشخصات مواد جدید، محاسبات زمانی کارگر و ماشین، نمودار جریان کار، دستورالعملهای بستهبندی و انبارداری، گزارشهای مربوط به پایداری و شرایط محیطی و شرح شغلهای مربوط به کارکنان فنی و متخصص. این دانش فنی در شکل ملموس، گاهی اوقات «اطلاعات با دادههای فنی»نامیده میشود.
دانش فنی همچنین ممکن است در شکل غیرملموس منتقل شود. نمونههایی از این شکل این است که یک مهندس از سوی عرضهکننده دانش فنی، فرآیندی را برای مهندسی از سوی پذیرنده دانش فنی، توضیح دهد یا یک مهندس ساخت و تولید از طرف پذیرنده دانش فنی، خط تولید شرکت عرضهکننده را بازدید کند. مثال دیگر، آموزش فنی کارکنان دریافتکننده دانش فنی در کارخانه دریافتکننده یا در شرکت عرضهکننده است. دانش فنی در شکل غیرملموس از طریق به نمایش گذاشتن یا ارائه مشاوره در زمینه تولید یا دیگر عملیات اجرایی، گاهی اوقات «خدمات فنی» نامیده میشود. دانش فنی در شکل غیرملموس از طریق آموزش فنی گاهی اوقات «دستیاری فنی» نامیده میشود. وقتی دانش فنی در شکل غیرملموس، شامل هدایت عملی عملیات ساخت و تولید یا عملیات دیگری از قبیل طراحی یا مدیریت مالی و پرسنلی یا بازاریابی، باشد، بعضاً «خدمات مدیریتی» نامیده میشود.
۴- فروش و وارد کردن کالاهای سرمایهای: انتقال و به دست آوردن تجارت فناوری با فروش، خرید و وارد کردن تجهیزات و دیگر کالاهای سرمایهای انجام میشود ماشینآلات و ابزارهای لازم برای ساخت محصولات یا اجرای فرآیندها نمونههایی از تجهیزات سرمایه است. مواد خام از قبیل نفت تصفیهنشده یا اسید فسفریک را نیز میتوان جزو کالاهای سرمایهای به حساب آورد که اگر چه این مواد به عنوان محصول شناخته میشوند، ولی در عین حال برای تولید دیگر محصولات از قبیل گازوییل یا کودشیمیایی حسب مورد ضرورت دارند. به همین ترتیب، کالاهای واسطهای همچون پنبه، نخهای پلیاستر یا پارچه و چرم که برای تولید لباس استفاده میشوند و اجزا و قطعاتی مانند تایر، باتری، رادیاتور و موتور که برای تولید خودرو، مونتاژ میشوند را نیز میتوان کالاهای سرمایهای به حساب آورد که برای ساختن دیگر محصولات، مورد نیاز هستند.
۵- امتیاز فعالیت تجاری و توزیع: امتیاز فعالیت تجاری یا توزیع توافقات تجاری هستند که به وسیله آنها شهرت، اطلاعات فنی و تجربه یک طرف، با سرمایه طرف دیگر با هدف فروش کالا یا ارائه خدمات مستقیم به مصرفکننده، ترکیب میشود. کالاهای مورد بحث ممکن است همچون اسباب و وسایل خودروها یا خانه، با دوام باشند یا مانند غذای آماده یا نوشیدنیها، مصرفی. خدمات ممکن است شامل اجاره دادن وسایل سرمایهای همچون خودرو، کامیون یا وسایل برقی شود یا هتلداری، تسهیلات خشکشویی یا خدمات منشیگری را هم شامل شود. نمایندگی فروش چنین کالاها و خدماتی معمولا از علامت تجاری خدماتی یا یک نام تجاری و یا نماد یا طرح خاص کالاها یا خدمات استفاده میکند. صدور مجوز برای استفاده از چنین علائم یا نامهایی توسط مالک آنها معمولا با عرضه دانش فنی توسط آن مالک به شکلهای مختلف، اعم از اطلاعات فنی، خدمات فنی، همکاری فنی و خدمات مدیریتی در رابطه با تولید، بازاریابی، تعمیر و نگهداری و اداره کردن، ترکیب میشود.
۶- توافقات مشاوره: کمک از سوی یک مشاور یا شرکت مشاوران که خدمات مشاوره یا دیگر خدمات را ارائه خواهند داد. در رابطه با طرحریزی یک فناوری واگذارشده و برای دریافت واقعی آن، میتواند مفید باشد. چنین توافق تجاری نهتنها به دریافت فناوری کمک میکند بلکه تجربه حاصله و دروسی که به هنگام درگیری با موضوع و کارکردن با مشاور یا شرکت مشاوران فرا گرفته میشود دانش با ارزشی است که میتواند به اجرای بهتر پروژه آتی کمک کند. در زمینه طرحریزی، دریافت مشاوره و خدمات ممکن است به نحوه انتخاب محصولی که قرار است ساخته شود یا بهبود پیدا کند و به فناوری مورد استفاده، به سرمایه مورد نیاز، به نوع سازماندهی تجاری یا دیگر موضوعهای مربوط به تاسیس یک واحد تجاری و به تناسب هریک از آنها با هدف یا اهداف مورد نظر مربوط شود. خدمات مشاورهای ممکن است اجرای یک پروژه را نیز در بر بگیرد. خدمات «طراحی و مهندسی» یک نمونه رایج است. چنین خدماتی موارد زیر را در بر میگیرد:
آماده کردن یک نقشه برای محل کارخانه، طرح ساختمان کارخانه، طرح ماشینآلات یا دیگر تجهیزات، آماده کردن اسناد مناقصه برای ساختن ساختمان یا تجهیزات کارهای مهندسی ساختمان، ارزیابی پیشنهادات و توصیه در زمینه واگذاری پیمانکاریها، نظارت بر ساختن کارخانه، شامل نصب تجهیزات، نظارت بر راهاندازی و تست کردن تجهیزات، اتخاذ تصمیم در مورد کارکرد فرآیند مورد استفاده، دادن مشاوره در مراحل اولیه در مورد طرز کار تجهیزات خاص یا کل کارخانه.
یک یا چند مشاور یا شرکتهای مشاورهای ممکن است در ارائه خدمات مورد بحث شرکت داشته باشند. اما معمولا هر مشاور یا شرکت مشاورهای در نوع خاصی از خدمات تخصص دارد، از قبیل: طرحریزی سرمایهگذاری، طراحی و مهندسی، آثار زیستمحیطی، بازاریابی یا مدیریت و سازماندهی تجاری، به یک معنا، خدمات مشاورهای نوعی از دانش فنی است. بنابراین خدمات مزبور میتوانند در چارچوب یک قرارداد دانش فنی مخصوصا در قراردادها و توافقات خدمات فنی، قرار گیرند.
۷- پروژه کلید در دست(آماده بهرهبرداری): در موارد خاص، دو یا چند توافق تجاری و قاعدتا شیوههای حقوقی منبعث از آنها، ممکن است طوری ترکیب شوند که طبق آنها طرحریزی، ساخت و اجرای یک کارخانه، به یک عرضهکننده فناوری یا به تعداد بسیار محدودی از عرضهکنندگان فناوری، سپرده شود. بنابراین «پروژه آماده به کار» میتواند شامل ترتیبات جامعی از شیوههای حقوقی خاصی باشد که به وسیله آنها یک طرف متعهد میشود تا یک کارخانه صنعتی را که منطبق با استانداردهای اجرایی پذیرفته کار میکند بهطور کامل به کار فرمایش (دریافتکننده فناوری) تحویل دهد. معمولا در یک پروژه آماده به کار یک طرف متعهد میشود نسبت به طراحی کارخانه صنعتی و ارائه اطلاعات فنی برای به کار انداختن آن به موکلش اقدام کند. در حالت اخیر ممکن است علاوه بر این برای کسب حقوق فناوری مزبور در کارهای مهندسی عمران و برای تدارک خدمات و کمکهای فنی مربوط به ساخت کارخانه، خرید و نصب تجهیزات، مواد خام یا اجزا و قطعات، آموزش مهارتی و نظارت بر راهاندازی کارخانه، ترتیبات تکمیلی در نظر گرفته شود. این طرح «کلید در دست» نامیده میشود به این خاطر که نتیجه نهایی پروژه این است که کلید در کارخانه صنعتی آماده به کار به کارفرما، تحویل داده میشود. این یک اقدام نمادین برای اعام به اتمام رسیدن وظایف توافق شده میان طرفین است.
۸- توافقات سرمایهگذاری مشترک: سرمایهگذاری مشترک دارای دو شکل اصلی است؛ شرکت سرمایهگذاری مشترک و سرمایهگذاری قراردادی. شرکت سرمایهگذاری مشترک توافقی است که به وسیله آن یک شخص حقوق مستقل براساس توافق یک یا چند طرف، ایجاد میشود. طرفین متعهد میشوند پول یا دیگر منابع مالی متناسب با سهمشان را در داراییها یا دیگر سرمایههای آن موسسه حقوقی، تامین کنند. این موجودیت حقوقی معمولا به صورت یک شرکت با مسوولیت محدود تاسیس میشود و مستقل از هر یک از طرفینی است که در ایجاد آن مشارکت کردهاند. این شرکت مالک منابعی میشود که توسط هر طرف عرضه شده است. یعنی هر یک از طرفها، «مایملکی» در شرکت دارند. از طرف دیگر، سرمایهگذاری مشترک قراردادی، ممکن است در مواردی که تاسیس یک شخصیت حقوقی مستقل ضرورتی نداشته باشد یا وقتی که ایجاد چنین موجودیتی امکانپذیر نباشد، مورد استفاده قرار گیرد. این امر در مواردی صادق است که پروژه مورد نظر، شامل یک وظیفه یا فعالیت محدود شود یا برای زمان محدودی باشد یا در شرایطی باشد که قوانین کشوری که این عملیات تجاری در آن انجام میشود، مالکیت اموال توسط بیگانگان را به رسمیت نشناسد. روابط میان طرفین در قرارداد یا توافقنامهای که میان آنها منعقد میشود، تنظیم میشود.
بهطور کلی صاحبان فناوری با تنظیم قراردادهای انتقال فناوری قادر خواهند بود دانش فنی خودشان را در ازای دریافت مبلغ قابل توجهی به دیگر شرکتها، سازمانها، کارخانهها و مراکز تجاری و غیرتجاری واگذار کنند. این نکته نیز قابل ذکر است که تنظیم قرارداد بهترین روش برای انتقال فناوری به داخل کشور است و تمامی کشورها و به خصوص کشورهای در حال توسعه، با تنظیم قرارداد انتقال فناوری میتوانند بستر مناسبی برای رشد و پیشرفت اقتصادی، صنعتی و تجاری خودشان فراهم کنند.
* اقتصاددان و سردبیر مجله انجمن مدیریت ایران